تعظیم جهان در برابر امیرمومنان علیه السلام:

⭕️وقتی جهان علم در قرن بیست و یکم دربرابر عظمت علمی گفتارهای امام علی علیه السلام سر تعظیم فرود می آورد:

✍️ دقیقا در همان روزهایی که عده ای متوهمانه فکر می کنند نقل کردن سخنان اهل بیت یعنی ماندن در 1400 سال پیش تمامی سایتهای علمی دنیا در برابر عظمت علمی گفتار امام علی علیه السلام سر تعظیم فرود می آورند ، قرن ها قبل امام علی علیه اسلام به مردم توصیه می کرد برای سلامت بیشتر پیش از انکه احساس سیری بکنند دست از غذا خوردن بکشند امروزه بعد از تحقیقات فراوان محققان اعلام می کنند که پیام  احساس سیری درواقع 20 دقیقه بعد از پر شدن معده به وسیله ی هورمون لپتین (leptin) به مغز ما ارسال می شود و اگر ما زودتر از احساس سیری دست از غذا خوردن نکشیم ، چاق می شویم . بعبارت دیگر اگرچه پیغام سیر شدن به مغز ما نرسیده و ماهنوز احساس سیری نمی کنیم اما معده ی ما پرشده است و ادامه دادن به خوردن باعث چاقی ما می شود . 

🔹سایت healthyeating اینگونه این خبر که بین احساس سیری و پرشدن معده اختلاف زمانی وجود دارد را در سال 2018  نشر داده است: 

the feeling of satiety is not caused by your stomach being full. Instead, feeling full is a result of your brain reacting to chemicals released when you put food or drink in your stomach. Your brain takes around 20 minutes to register these chemicals.

📄ترجمه : 

احساس سیری بدلیل پر شدن معده ی شما نیست . بلکه احساس سیری پاسخ مغز شما به ازاد شدن پیک های شیمیایی در اثر خوردن یا نوشیدن است . حدودا 20 دقیقه طول می کشد تا مغز شما این پیغام شیمیایی را دریافت کند .

https://healthyeating.sfgate.com/stomach-full-stop-eating-3080.html

🔸بخش سلامت BBC بصورت خلاصه علت اینکه چرا 20 دقیقه ازاد شدن هورمون طول می کشد را اینگونه توضیح می دهد :

When we eat, it normally takes 20 minutes for food to get from the stomach to the ileum, causing the release of PYY and the message to the brain, "I'm full".

📄ترجمه :

زمانی که‌ ما غذا میخوریم بطور معمول 20 دقیقه طول می کشد تا غذا از معده به ایلئوم برود و در نتیجه هورمون PYY ازاد شود و به مغز این پیغام را بدهد که من پر شده ام . 

https://www.bbc.com/news/health-18779997

♦️جالب اینست که دانشگاه هاروارد با استفاده از همین موضوع که پیغام احساس سیری دیرتر به مغز می رسد، آهسته غذا خوردن را راه موثری برای کاهش وزن اعلام کرد ، چرا که با آهسته غذا خوردن ، بین بازه ی شروع کردن به خوردن تا رسیدن پیغام سیری به مغز عملا مقدار کمتری غذا وارد بدن ما می شود و به این ترتیت روند چاقی کند و روند لاغری سریع می شود .  

Why eating slowly may help you feel full faster

https://www.health.harvard.edu/blog/why-eating-slowly-may-help-you-feel-full-faster-20101019605

💢پی نوشت : همانگونه که می بینید موضوعی که روزی مولای متقیان حضرت علی علیه السلام در اوج جهل زمانه ش می گفت امروزه تبدیل به یک حقیقت علمی شده است . و تمام متخصصین علوم تغذیه هم صدا با امام علی علیه السلام می گویند باید پیش از سیر شدن دست از غذا خوردن کشید ، جای تاسف دارد که در تبلیغ شخصیت حضرت علی علیه السلام از مقام علمی ایشان کمتر سخن گفته می شود . 

✍️ این مقاله را تقدیم می کنیم به تمامی دشمنان حضرت (ع) که اکثراً سوادی کمتر از دیپلم دارند و دانشمند بزرگی مانند علی ابن ابیطالب (علیهما السلام) را به خیال خودشان نقد می کنند.

موافقین ۰ مخالفین ۰
shiamuslem

مقاله ای جدید درباره تاثیرات مثبت روزه داری بر سلامتی

🔹بر اساس تحقیقات منتشر شده، روزه داری از سپیده دم تا غروب آفتاب به مدت سی روز نقش حیاتی در بهبود مقاومت انسولین و محافظت در برابر رژیم غذای پرچرب و شیرین ایفا می‌کند.

🔹این تحقیق که بر مبنای روزه ماه رمضان انجام شده است، یک تمرین معنوی برای مسلمانان است که یک روش بالقوه را برای درمان شرایط مرتبط با چاقی از جمله دیابت، سندروم متابولیک و بیماری های غیر الکی کبد چرب ارائه می‌کند

🔹دکتر عایشه لیلا میندیک اوغلو نویسنده اصلی این مطالعه و استادیار پزشکی و جراحی کالج بِیلِر در تگزاس گفت:بر اساس داده های سازمان سلامت جهانی،چاقی، زندگی 650 میلیون نفر از جمعیت جهان  را تحت تاثیر قرار می دهد و انها را در معرض بیماری مختلفی قرار می دهد.

🔹تغذیه و روزه گرفتن میتواند تاثیر چشم گیری در چگونگی سوخت و ساز پروتئین هایی داشته باشد که باعث کاهش مقاومت انسولین و حفظ وزن ایده آل بدن شود. بنابراین زمان و حدفاصل زمانی بین وعده های غذایی میتواند یک فاکتور مهم برای افرادی باشد که در معرض شرایط چاقی قرار دارند

🔹یک مطالعه ازمایشی با حضور 14 فرد سالم که در ماه رمضان به مدت 4 هفته از طلوع آفتاب تا غروب افتاب به مدت 15 ساعت روزه گرفتند انجام شد.

🔹محققان نمونه خون های اشخاص را یک بار قبل از روزه داری(قبل از شروع رمضان) ، یک بار در هفته چهارم روزه داری و یک هفته پس از روزه داری(یک هفته پس از ماه رمضان) جمع آوری کردند. 

🔹نتایج حاصل از نمونه های خون، افزایش سطوحی از پروتئین تروپومیوزین 1،3 و 4 را نشان داد که که نقش مهمی در حفظ سلول های سالم و بازسازی سلول ها  برای پاسخ بدن به انسولین دارند.

🔹تروپومیوزین 3 نقش مهمی در افزایش حساسیت به انسولین ایفا می کند، که به سلول های بدن اجازه می دهد  به شکل موثر تری از گلوکز بدن استفاده کند و قند خون را کاهش دهند.

🔹یافته های این تحقیق یک افزایش قابل ملاحظه در تولید پروتئین تروپومیوزین 3 بین شروع روزه داری و یک هفته پس از روزه داری (یک هفته پس از ماه رمضان) را نشان داد. نتایج مشابهی در این بازه زمانی در تولید پروتئین tpm1  و tpm4 نیز یافت شد

🔹بر اساس تحقیقات اولیه، ما باور داریم که روزه داری از طلوع افتاب تا غروب افتاب ممکن است برای کسانی که با پیامدهای چاقی مبارزه می‌کنند یک عمل مقرون به صرفه باشد.

https://medicalxpress.com/news/2019-05-dawn-to-sunset-fasting-potential-treatment-obesity-related.html

موافقین ۰ مخالفین ۰
shiamuslem

آشنایی با تفکرات پلید نیچه! - قسمت چهارم

[In reply to منتظران | Montazeran]

⚠️ آشنایی با تفکرات پلید نیچه
📝 (قسمت چهارم )

4️⃣ #نیچه_و_پرورش_هیتلر :

1- نتیجة‌ طبیعی رواج چنین دیدگاهی درباره اخلاق، ظهور جنایت‌کاران و سلطه‌جویانی مانند هیتلر (1889 ـ 1945) و پیدایش فاجعة جنگ جهانی دوم بود.

📚نیچه، جوزف پیتر استرن،‌ ترجمة عزت الله فولادوند، (تهران: طرح نو، 1373)، ص123 و 128.

2- هیتلر تأثیر پذیری خود را از دیدگاه نیچه و همچنین نظریة‌ تکامل داروین، چنین بیان می‌کند: «اگر ما به قانون طبیعت احترام نگذاریم و ارادة‌ خود را به حکم قوی‌تر بودن به دیگران تحمیل نکنیم، روزی خواهد رسید که حیوانات وحشی ما را دو باره خواهند درید و آن گاه حشرات نیز حیوانات را خواهند خورد و چیزی بر زمین نخواهد ماند مگر میکروب‌ها

📚دانش و ارزش، ص30؛ به نقل از Hitlers Table Talk

✍️همانطور که در قسمت قبل مشاهده کردید نیچه به قویتر و ضعیفتر بودن افراد در اخلاقیاتش توجه ویژه ای داشت ! اکنون هیتلر هم صراحتا اعلام می کند که تحت تاثیر این ادبیات تمام آن جنایات را انجام داده است !!

3.Many political leaders of the twentieth century were at least superficially familiar with Nietzsche's ideas. 

Hitler more than likely became familiar with Nietzsche quotes during his time in Vienna when quotes by Nietzsche were frequently published in pan-German newspapers. Nevertheless, others point to a quote in Hitler's Table Talk, where the dictator mentioned Nietzsche when he spoke about what he called "great men", as an indication that Hitler may have been familiarized with Nietzsche's work.

بسیاری از سیاستمداران قرن بیستم دست کم بصورت سطحی با عقاید نیچه آشنا بودند .

هیتلر بیشتر در طول اقامتش در وین با نظرات نیچه آشنا شد . آن هم زمانی که نقل قول هایی از از نیچه در یک روزنامه ی پان آلمانی منتشر می شد .  باهمه ی این ها نکته ی دیگری در صحبتهای هیتلر وجود دارد ،آنجایی که دیکتاتور(منظورهیتلر)به نیچه اشاره می کند آنجایی که هیتلر درباره ی ابرمرد صحبت می کند . 

این نشانه ای از آشنایی هیتلر با کارهای (عقاید)نیچه است.

https://en.m.wikipedia.org/wiki/Influence_and_reception_of_Friedrich_Nietzsche

موافقین ۰ مخالفین ۰
shiamuslem

آشنایی با تفکرات پلید نیچه! - قسمت سوم

⚠️ آشنایی با تفکرات پلید نیچه 

📝 (قسمت سوم )

3️⃣ #نیچه_و_ضدیت_با_اخلاق :

✍️به جرات می گویم اگر کسی به سراغ مفاهیمی که نیچه از اخلاق ارائه می کند برود به شدت از او متنفر می شود .

🔹 1- تعریف نیچه از اخلاق طرز فکر خاص انحطاط پذیرفتگانی است که با آرزوی کینه‌جویی برانگیخته شدند تا با زیان زدن به زندگانی انتقام خود را بستانند

📚نیچه فیلسوف فرهنگ، فردریک کاپلستون، ترجمة علیرضا بهبهانی و علی اصغر حلبی، (تهران: بهبهانی، 1371)،ص165

🔹 2- نیچه در صحبتهای خودش صراحتا حمایت از انسانهای ضعیف را نکوهش می کند . او معتقد است انسانهای ضعیف باید حذف شوند . البته این دیدگاه نیچه توسط هربرت اسپنسر تحت عنوان بقای اصلح و در داروینیسم اجتماعی هم مورد بحث قرار می گیرد و جالب است بدانید تمام خداناباوران چنین اعتقادی دارند و فکر می کنند ضعیف ترها باید بنیرند تا قویترها باقی بمانند.

❌نیچه به شدت از اخلاق مسیحیت متنفر بود زیرا معتقد بود در این اخلاقیات :

انسانی که واقعاً ضعیف و مریض است و باید کنار  گذاشته شود، به عنوان یک انسان خوب و آرمانی توصیف شده است و انسان قوی و سالم به عنوان انسانی شریر و منفور شناسایی شده است!

📚فراسوی نیک و بد،‌ فردریش نیچه،‌ ترجمة داریوش آشوری،‌ (تهران: خوارزمی، 1373)، قطعة 222 و 260؛ اراده قدرت،‌ فردریش نیچه،‌ ترجمة مجید شریف (تهران: جامی، 1377) قطعة 205،‌ 247،‌ 252 و 368؛ اینک آن انسان،‌ فردریش نیچه، ترجمة بهروز صفدری، (تهران: فکر روز، 1378) ص181 ـ 182؛ فلسفه اخلاق، ژکس،‌ص112 ـ 115 و نیچه فیلسوف فرهنگ، فردریک کاپلستون، ترجمة علیرضا بهبهانی و علی اصغر حلبی، ص196 ـ 204.

🔹 3- نیچه به برابری انسان ها با یک دیگر معتقد نبود وی معتقد بود که به جای دم زدن از برابری انسان‌ها باید به «انسان برتر» (ابرمرد) بیندیشیم.

📗چنین گفت زرتشت، فردریش نیچه،‌ ترجمة مسعود انصاری،‌ (تهران: جامی، 1377)، ص135 و ص336 و اراده قدرت،‌ قطعة 765، 957 و 1001.

📄 "عدم تساوی میان انسان‌ها و پذیرش وجود نوعی نابرابری طبیعی در میان آنان یکی از مهم‌ترین اصول و مبانی اندیشه اخلاقی ‌نیچه‌ است. وی بر این عقیده بود که مردم از هیچ جهتی با یکدیگر مساوی نیستند"

📕 تاریخ فلسفه غرب، برتراند راسل،‌ ج2، ص1049؛ و فلسفه اخلاق،‌ ژکس، ص114.

📄 "فریاد برابری و مساوات را معلول ضعف و ناتوانی طرفداران این ایده می‌دانست و به همین دلیل بودکه با نظام دموکراسی که اشراف و قدرتمندان را هم سطح مردمان عادی می‌سازد،‌ به شدت، مخالفت می‌کرد.

📘تاریخ فلسفه غرب، ج2، ص1041 ـ 1042

🔹 4- اخلاق سروران و اخلاق بردگان:

📄 "نیچه‌ با توجه به همین تفکر طبقاتی خود و بر اساس این دسته بندی‌ای که از مردم ارائه می‌دهد در بسیاری از آثار خود از دو نوع اخلاق سخن می‌گوید: اخلاق سروران و اخلاق بردگان"

📚چنین گفت زرتشت،‌ ص137؛ فراسوی نیک و بد، قطعة 260؛‌ ارادة‌ قدرت، قطعة 268 و همچنین، ر.ک: تاریخ فلسفة‌،‌ کاپلستون، ج7، ترجمة داریوش آشوری،‌ (تهران: سورش و علمی و فرهنگی، 1367)،‌ ص391 ـ 393؛‌ تاریخچة‌ فلسفه اخلاق، ص444 ـ 450

📄 "نیچه‌ معمولاً از مردم عادی به عنوان مشتی بی‌سر و پا نام می‌برد"

📔تاریخ فلسفه غرب، ج2، ص1041 

🔹 5- معیار اخلاق نزد نیچه !:

‌به طور خلاصه، نیچه بر این باور است که برای تشخیص فضایل و رذایل اخلاقی باید دید که چه کاری موجب تقویت حس قدرت طلبی ما می‌شود و چه کاری موجب تضعیف این حس می‌شود: کارهای نوع اول، فضیلت و کارهای نوع دوم، رذیلت به حساب می‌آیند. خود وی در تعریف «خوب» و «بد» اخلاقی می‌گوید:

📄 نیک چیست؟ آنچه حس قدرت را تشدید می‌کند، اراده به قدرت و خود قدرت را در انسان. بد چیست؟ آنچه از ناتوانی می‌زاید. نیک بختی چیست؟ احساس این که قدرت افزایش می‌یابد؛ احساس چیره شدن بر مانعی. نه خرسندی بل قدرت بیشتر. ... ناتوانان و ناتندرستان باید نابود شوند: این است نخستین اصل بشر دوستیِ ما. انسان باید آنها را (یعنی ناتوانان و ناتندرستان را) در این مهم یاری کند. چه چیز زیان‌بخش‌تر از هر تباهی است؟ همدردیِ فعال نسبت به ناتوانان و ناتندرستان؛ یعنی مسیحیت.

📙دجال، ص26 ـ 27.

🔹 6- نیچه : عشق به هم نوع در قیاسِ با ترس از هم نوع همواره چیزی است فرعی و کما بیش قرار دادی و یک سره خیالی.

📖کتاب فراسوی نیک و بد ،صفحه ی 153،بخش درباره ی تاریخ طبیعی اخلاق

🎓نیچه رسما عشق به همنوع را یک خیال می داند !

🔹 7- نیچه مطمئنا از هرجهت یک نخبه گرا بود او "اشراف قدرتمند" را تحسین می کرد و همدلی یهودی مسیحیان (و رواقیون و بودائیان) با ضعفا را نقد می کرد . این کار او چهره ی ناخوشایندی به نوشته های او می داد. 

📔فیلسوفان بدکردار ،نایجل راجرز و مل تامپسون ، صفحه 134

موافقین ۰ مخالفین ۰
shiamuslem

آیا ابن ملجم یک سردار ایرانی بوده است؟

📩 شبهه:

بهمن جازویه همان ابن ملجم است

بهمن جازویه قهرمان ایرانی از جان گذشته ای که علی ابن ابوطالب را به ضرب شمشیر از روبرو (و نه از پشت آنگونه که مسلمانان بیان میکنند)  به شهادت رساند و مسلمانان هویت او را برای ۱۴۰۰ سال مـخفی نگه داشته اند، به گفته تاریخ، بعد از اینکه بهمن به دست اعراب اسیر می شود، او رابهمراه سایر اسرا برای بیگاری و بردگی و یا فروش به دربار خلیفه می فـرستند. از آنجائی که فردی بسیار توانا و هنرمند و صنعتگر بوده، خلیفه از فروش او صرف نظر و او را بکار می گمارند. نام او را می پرسند: میگوید “بهمن جازویه”، اما تلفظ نام او برای اعراب تازی بسیار مشکل بود...

( متن شبهه خلاصه شده است)

💠 پاسخ:

1️⃣بهمن جازویه سردار دلیر ایرانی در نبرد جسر در  سال ۱۵ هجری قمری، مردی سالخورده بوده است و دارای نشان افتخار از سوی دربار ساسانی در حالی که علی در سال ۴۰ هجری یعنی ۲۵ سال بعد کشته شد.

2️⃣ منابع معتبر تاریخی مرتبط از جمله ابن خلدون و ابن اثیر و طبری و واقدی هیچکدام ایرانی بودن ابن ملجم مرادی را تائید نمی‌کنند

استاد ابراهیم پور داود ایران شناس معاصر نویسنده کتاب آناهیتا در صفحه 337 زمان قتل بهمن جاذویه را سال 637 میلادی ذکر می کند در حالی ابن ملجم علی ابن ابی طالب را در سال 661 میلادی مصادف با 40 هجری یعنی چیزی حدود 24 سال بعد از کشته شدن بهمن جاذویه در جنگ قادیسیه توسط عربان است.

3️⃣در تاریخ #طبری نیز از ابن ملجم بنام عبدالرحمن بن عمر ملجم مرادی از قبیله #کنده از یمن یاد شده است قبیله وی بعد ها در مصر ساکن می شود. اثری از ایرانیت او دیده نمی شود.و نام پدرش نیز عمر بوده است.او در فتح مصر از سواران قبیله بنی تدؤل بود. او پیرو علی بن ابی طالب(ع) بود و در صفین حضور داشت ولیکن از خوارج شد.برای مطالعه بیشتر در این مورد به الأعلام، ج۳، ص۳۳۹ مراجعه کنید.

4️⃣بلاذری به نقل از کلبى او را عبدالرحمان بن عمرو بن ملجم خوانده است . گفته اند تبار وی به اعراب حمیری مى رسد.ابن سعد نیز می نویسد ابن ملجم از قبیلة مراد بود که با بنى جبّله از قبیلة کنده هم پیمان بودند ابن حبیب نیز او را از قبیلة تجوب ، یکى از قبایل حمیری و هم پیمان قبیلة مراد خوانده اند

5️⃣در مورد ایرانی بودن ابن ملجم مرادی هیچ نوشته ای در میان مورخان عرب وجود ندارد و  از او بعنوان یک عرب از قبیله مراد یا کنده یا از تبار اعراب حمیری و یا اهل یمن یاد می شود هیچ نوشته ای در مورد ایرانی بودن وی ذکر نشده است.

6️⃣بدون شک بهمن جاذویه یکی از دلاورترین سرداران ایرانی بود و بارها توانسته بود شکست های بسیاری را بر سپاه اعراب وارد سازد اما در هیچ جای تاریخ ردی از وی در ماجرای قتل علی ابن ابوطالب دیده نمی شود و این تنها یک مغلطه از سوی عده ای وطن پرست متعصب است.

7️⃣همان‌طور که اصل و نسب شخصیت‌های بزرگ تاریخ و انسان‌های والا مقام و مؤثر [و در رأس آنها پیامبران و امامان] پنهان نمی‌ماند، اصل و نسب شخصیت‌های منفور که بنیانگذار بدترین انحرافات و یا شدیدترین جنایت‌ها بودند [و از جمله ابن ملجم مرادی لعنة‌الله] نیز مخفی و مبهم نمانده است که اکنون وی را ایرانی بخوانند.

8️⃣نام کامل این تروریست که از سوی پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله «اشقی الاشقیاء» لقب گرفته بود و قاتل امیرالمؤمنین، مولی الموحدین، علی بن ابیطالب علیه‌السلام که امام اول شیعیان و خلیفه چهارم اهل سنّت بوده است، « #عبدالرحمن بن عمرو بن ملجم مرادی» می‌باشد. و طبق اسناد موثق و معتبر نزد شیعه و سنّی، نسب او عرب و از قبیله بنی مراد بوده است.

9️⃣ #بلاذری، از مورخین و محدثین اهل سنت است، به نقل از کلبى او را عبدالرحمان بن عمرو بن ملجم خوانده است. (2/488) – ابن سعد می‌نویسد: ابن ملجم از قبیله مراد بود که با بنى جبّله از قبیلخ کنده هم پیمان بودند (3/35)

🔟هدف اصلی او و همدستانش از این ترور، «انتقام» بود، اما هیچ ربطی به تازی و فارسی و این نقل‌ها نداشت، بلکه انتقام کشته شدگان خوارج در جنگ با ایشان بود. خوارج برای خود اسم و رسمی داشتند و مشهور به عبادت، زهد، جهاد و حفظ قرآن و شب زنده‌داری بودند، اما به روی ایشان شمشیر کشیدند. آنها پس از آن که در قضیه حکمیت و ...، به خطاهای خود پی‌بردند، به جای آن که خود را محکوم کنند، امام را متهم کردند و در آخر نیز نتیجه گرفتند سران هر دو جریان را ترور کنند، چنان چه قرار بود دو همدست عرب دیگر او نیز همزمان معاویه و عمرو عاص را بکشند که آنها موفق نشدند.

موافقین ۰ مخالفین ۰
shiamuslem

آشنایی با تفکرات پلید نیچه! - قسمت دوم

⚠️ آشنایی با تفکرات پلید نیچه!

📝 (قسمت دوم )

2️⃣ #نیچه_و_نژاد_پرستی :

🔹اگر کتابهای نیچه را مطالعه کرده باشید می دانید که نیچه بارها از این عبارت استفاده کرده است "نژاد برتر "  که جهت رعایت اختصار دو نمونه را می آوریم: 

🔻نیچه: یهودیان ناب ترین نژاد در اروپا هستند!

"هنوز به هیچ آلمانی بر نخورده ام که نظر خوشی به یهودیان داشته باشد ..."اجازه ندهید هیچ یهودی تازه ای وارد شود ،بخصوص دروازه های شرق را ببندید (دروازه های اتریش راهم ) "این است فرمان غریزه ی ملتی که هنوز نوع او ضعیف و بی هویت است چنانچه #نژاد_قویتر اورا محو تواند کرد!

The Jews, however, are beyond a doubt the strongest, toughest, and purest race now living in Europe..." 

یهودیان بی چند و چون قویترین و سرسخت ترین و ناب ترین نژاد در میان نژادهایی هستند که در اروپا زندگی می کنند 

📚کتاب فراسوی نیک و بد ،ترجمه ی داریوش آشوری ،صفحه ی 236

-----------------------------------------------

🔻وی درباره نژاد اریایی در کتاب غروب بت هامی گوید :

These regulations are instructive enough: here we encounter for once Aryan humanity, quite pure, quite primordial - we learn that the concept of 'pure blood' is the opposite of a harmless concept." (Twilight of the Idols, The "Improvers" of Mankind, Section 4)

این مقررات به اندازه ی کافی آموزنده هستند: در اینجا ما با یک نژاد آریایی روبرو می شویم، که کاملا خالص است ، دارای قدمت است ، ما یاد می گیریم خون پاک یک مفهوم بی ضرر نیست .

🌹 امیدواریم روشنفکرنماهای داخلی قبل از کپی کردن جملات نیچه به کتابهای خودش مراجعه کنند .

موافقین ۰ مخالفین ۱
shiamuslem

آشنایی با تفکرات پلید نیچه! - قسمت اوّل

⚠️آشنایی با تفکرات پلید نیچه !

📝 (قسمت اول )

1️⃣ نیچه و زنان:

خلقت زن دومین اشتباه خدا بود

Woman was the second mistake of God

زنان مانند مار هستند (گمراه کننده اند)

Woman at bottom is a serpent

منشاء هر شر و بدی در دنیا زنان هستند

 from woman comes every evil in the world

📘the Anti christ ,chapter 48

--------------------------------------------

نیچه جز یک بار که مراجعه ای تلخ به یک فاحشه خانه داشت به طور کامل از زنان پرهیز می کرد . 

📚 کتاب فیلسوفان بدکردار،صفحه ی 99 ،ترجمه ی احسان شاه قاسمی  

 negel Rodgers and Mel Thampson,philsophers Behaving Badly , London :peter owen publishers,2005,

------------------------------------------------

📌کتاب چنین گفت زرتشت شاید حاوی زن ستیزانه ترین جملات باشد نیچه در بخش یکم کتابش در قسمت "درباره ی زنان پیر و جوان " عبارتهای وحشتناکی را به کار می برد:

1:مرد راستین خواهان دو چیز است :خطر و بازی ،از این رو زن را همچون خطرناکترین #بازیچه می خواهد !

2:مرد را برای جنگ باید پرورد و زن را برای دوباره نیرو گرفتن مرد ،دیگر کارها ابلهی است !

3:شیرین ترین زن نیز تلخ است !

4:مرد را از زن هراس باید آن گاه که زن بیزار است زیرا مرد تنها در ژرفای روان اش شریر است اما زن #بد_ذات است !

5-بعد از گفتن این جملات پیرزن زرتشت را تایید می کند و می گوید می خواهد حقیقت کوچکی را به زرتشت هدیه کند 

زرتشت :ای زن ،حقیقت کوچکت را به من بده 

پیرزنک چنین گفت : به سراغ زنان می روی ؟ تازیانه را فراموش نکن !! 

جالب است که بعد از حرفهای وحشتناکی که خودش درباره ی زنان زده است از پیرزن #حقیقتی را طلب می کند و آن پیرزن این جمله را می گوید و زرتشت هیچگونه مخالفتی با این جمله از خود نشان نمی دهد ! گویی این حرف پیرزنک در ادامه ی بدگویی های خود زرتشت درباره ی زنان نی باشد و بعنوان یک حقیقت پذیرفته می شود !

📚کتاب چنین گفت زرتشت ،ترجمه ی داریوش آشوری ،صفحات 78تا80

موافقین ۰ مخالفین ۰
shiamuslem

آهن از آسمان آمده است...

📝 سال ها قرآن را مورد نقد قرار می دانند به این علت که گفته؛ آهن از آسمان آمده است‼️

اما امروز...

🔸امروز همه میدانند که آهن موجود بر روی کره زمین در نتیجه برخورد شهاب سنگ هایی میباشد که ساخته شده از #آهن هستند ...

🔹سایت علمی sciencealert : شهاب‌سنگ ویلامت  با 7/8متر مربع مساحت و 15/5 تن وزن بزرگ‌ترین شهاب‌سنگی است که تابه‌حال در آمریکا کشف شده ‌است . شهاب سنگ ویلامت از #آهن و نیکل ساخته شده است و در سال 1906 بوسیله ی موزه ی تاریخ طبیعی آمریکا واقع در شهر نیویورک ضبط شد . 

willamette is the largest meteorite ever found in the us at 78 square metres long and with a weight of 15.5 tonnes‌

The Willamette Meteorite is #made_up_of_iron and nickel and was acquired by the American Museum of Natural History in New York City in 1906.

https://www.sciencealert.com/these-are-the-6-biggest-meteorites-to-ever-to-be-found-on-earth?perpetual=yes&limitstart=1h


موافقین ۰ مخالفین ۰
shiamuslem

چرا نباید گوشت خوک خورد؟ محمّدرضا امیری پاسخ می دهد:

محمّدرضا امیری «مدیر مرکز اعتقادی منتظران ظهور» در برنامه ای با حضور تعدادی از مبلغان و فعالان اعتقادی در فضای مجازی درباره خطرات خوردن گوشت خوک و فرآورده های آن و تأثیر منفی این نوع گوشت بر سلامت انسان هشدار داد.

وی در این سخنرانی تأکید کرد: مسلمانان چرا نباید گوشت خوک بخورند؛ کتاب آسمانی قرآن کریم ما را از خوردن گوشت خوک منع می کند که فرآورده های گوشت خوک نیز مشمول این منع شرعی می شود.

وی اظهار داشت: ما برای حفظ سلامت خود باید تغییراتی در برنامه غذایی خود ایجاد کنیم زیرا خداوند برای منافع انسان داناتر و آگاهتر است؛ خوک در لسان قرآن حیوانی نجس محسوب می شود و هرگز نباید خورده شود و یکی از مهمترین علت ها هم این است که خوک همه چیزخوار است یعنی آشغال را نیز می خورد. خوک حتی لاشه بچه خود را نیز می خورد و لاشه بدبو و فاسد حیوانات را هم می خورد .

امیری ادامه داد: مهمترین مساله این است که دستگاه گوارش خوک در مقایسه با دستگاه گوارش دیگر حیوانات سریع تر و ضعیف تر است یعنی مدت هضم غذا در بدن خوک 4 ساعت است که این امر بسیار بد است و خوک به علت سرعت و ضعف دستگاه گوارش خود نمی تواند همه سموم را از بدن خود دفع کند لذا این سموم در چربی این حیوان ذخیره می شود به عبارت دیگر خوک انواع آشغال و مواد فاسد را می خورد و گوشت این حیوان پس از 4 ساعت به منبع مواد سمی تبدیل می شود، و کسانی که گوشت خوک میخورند چند روز بعد گوشت خوک را روی میز غذا گذاشته و می خورند.

وی تأکید کرد: مشکل این است که مواد سمی موجود در بدن خوک به طور کلی دفع نمی شود و حیواناتی مانند گوسفند و گاو که شریعت به انسان اجازه خوردن گوشت آنان را داده است، علوفه پاک و تازه می خورند و دستگاه گوارش این حیوانات منظم و کُند است به عنوان مثال گاو 3 دستگاه گوارش دارد و علوفه ای که می خورد ، به مدت 24 ساعت در دستگاه های گوارش اش هضم می شود . آیا هضم 24 ساعته مواد غذائی بهتر از هضم 4 ساعته نیست؟ آیا انسان ترجیح می دهد گوشت حیوانِ آشغال خور را بخورید یا گوشت حیوانی را بخورید که علوفه پاک و تازه می خورد؟ آیا انسان می خواهد که ساختار بدنش را ترکیبات پاک تشکیل دهد یا ترکیبات ناپاک؟ آیا گوشت حیوانی که به سختی مواد غذائی را هضم می کند و سموم را در چربی بدنش ذخیره می کند ، بهتر است یا گوشت حیوانی که به خوبی سموم را از بدنش دفع می کند؟ من کاری به نظر دیگران ندارم  ولی من به عنوان یک انسان حداقل دارای قوّه عقل و تمییز نمی خواهم ریسک کنم و سموم موجود در گوشت خوک را وارد بدنم کنم.

مدیر مرکز اعتقادی منتظران ظهور در آخر گفت: بدون شک خالق ما داناترین موجود نسبت به مصالح و مفاسد ماست و زمانی که ما به چنین مواردی آگاه شده و در حد فهم اندکمان مفاسد محرّمات فقهی را درک کردیم باید در مقابل چنین پروردگار حکیمی سر تعظیم فرود آورده و با جان و دل از او اطاعات کنیم.

گزارش : واحد «اخبار و تحلیل» مرکز اعتقادی منتظران ظهور

موافقین ۰ مخالفین ۰
shiamuslem

دیدگاه فقهاء شیعه پیرامون ولایت فقیه:

مساله ولایت فقیه به معنای اعمال اموری که جنبه حکومتی داشته، در همان سال های آغاز «غیبت کبری » در گفتار فقها و علما بزرگ مذهب حقّه تشیع مطرح بوده است، به عنوان نمونه:

نظریه شیخ مفید:

عالم بزرگ محمد بن محمد بن نعمان، معروف به شیخ مفید، وفات یافته سال 413 ه.ق که از فقهای بزرگ قرن چهارم و پنجم هجری قمری بود، در کتاب «المقنعه» در مساله امر به معروف و نهی از منکر، در بیان مراحل و مراتب امر به معروف و نهی از منکر،هنگامی که به مرحله قتل یا زدن و مجروح نمودن می رسد می گوید:

«و لیس له القتل والجرح الا باذن سلطان الزمان المنصوب لتدبیرالانام؛ برای کسی که امر به معروف و نهی از منکر می کند وقتی به مرحله قتل و ضرب رسید، برای او چنین کاری جایز نیست، مگر این که از سلطان زمان که برای تدبیر امور مردم نصب شده اجازه بگیرد.» سپس سلطان منصوب را در عبارت دیگر شرح داده ومی گوید: «فاما اقامه الحدود فهو الی سلطان الاسلام المنصوب من قبل الله تعالی و هم ائمه الهدی من آل محمد(ص) و من نصبوه لذلک من الامراء والحکام، و قد فوضوا النظر فیه الی فقهاءشیعتهم مع الامکان؛ اما مساله اجرای حدود الهی، مربوط به سلطان و زمام دار اسلام است که از جانب خداوند نصب شده است،این ها همان امامان آل محمد(ص) و کسانی از امرا و حاکمان هستندکه از طرف امامان(ع) برای این امور نصب شده اند، امامان(ع)اظهار نظر در این امور را به فقهای شیعه خود، در صورت امکان،واگذار نموده اند.»[1] شیخ مفید، چنان که از عبارت فوق نیز به دست می آید، در عصری قرار داشت که به شدت تحت کنترل سلاطین جوربود، و مطرح کردن و شرح و بسط چنین مسایلی، بسیار خطر داشت،در عین حال، مساله «ولایت فقیه »را به طور فشرده و اشاره بیان نموده است.

نظریه سلار بن عبدالعزیز دیلمی:

فقیه برجسته قرن پنجم ه.ق سلار بن عبدالعزیز[که به قول بعضی نامش حمزه است و لقبش سلار می باشد.] از شاگردان برجسته شیخ مفید بود. کتاب های «مقنع » در علم کلام، «التقریب » در علم اصول، و «المراسم » در علم فقه را تالیف کرد، و سرانجام درسال 448 ه.ق درگذشت، این فقیه محقق در کتاب فقهی «المراسم »می نویسد: «فقد فوضوا الی الفقهاء اقامه الحدود والاحکام بین الناس بعد ان لایتعدوا واجبا، و لایتجاوزوا حدا، امروا عامه الشیعه بمعاونه الفقهاء علی ذلک ما استقاموا علی الطریقه؛[2]امامان معصوم(ع) اجرای حدود و برپا داشتن احکام انتظامی بین مردم را به طور دقیق به فقهای شیعه واگذار کردند، و به عموم شیعیان دستور دادند که فقها را در این راستا پشتیبانی کنند، وآنان را در موارد اجرایی کمک نمایند.»

نظریه شیخ طوسی:

ابو جعفر، محمد بن حسن طوسی قدس سره موسس حوزه علمیه هزار ساله نجف اشرف، از شاگردان برجسته شیخ مفید بود، اومتکلم و فقیه بزرگی بود که صدها شاگرد برجسته از حوزه درس اوبه پا خاستند. دو کتاب از کتب اربعه به نام تهذیب و استبصاراز تالیفات او است. او کتاب های دیگری به نام النهایه، خلاف ومبسوط را در فقه تالیف نمود و سرانجام در سال 460 ه.ق ازدنیا رفت. این عالم ربانی و فقیه صمدانی که به عنوان شیخ الطائفه (رئیس شیعیان) خوانده می شد در کتاب النهایه می نویسد:

«و اما الحکم بین الناس والقضاء بین المختلفین، فلایجوز ایضاالا لمن اذن له سلطان الحق فی ذلک، و قد فوضوا ذلک الی فقهاء شیعتهم؛[3]حکم نمودن و قضاوت بر عهده کسانی است که از جانب سلطان عادل (امام معصوم) به آن ها اذن و اجازه داده شده باشد،و این وظیفه از جانب امامان(ع) به فقهای شیعه واگذار شده است.»

نظریه محقق اول:

ابوالقاسم نجم الدین جعفر بن حسن حلی معروف به «محقق حلی »یا «محقق اول » از فقهای بزرگ شیعه در قرن هفتم و از مراجع واساتید سترگ شیعه از اهالی حله عراق بود، بعضی از تالیفات اوعبارت است از: مختصر نافع، المعتبر و شرایع الاسلام که ازعالی ترین متن های فقهی است. وی در سال 726 ه.ق در حله درگذشت و در همان جا به خاک سپرده شد، او درباره ولایت فقیه می نویسد: «یجب ان یتولی صرف حصه الامام علیه السلام الی الاصناف الموجودین من الیه الحکم بحق النیابه کما یتولی اداء ما یجب علی الغائب؛ واجب است مصرف سهم امام(ع) در راه مستحقین را کسی بر عهده بگیرد که از امام معصوم(ع) نیابت دارد، همان گونه که او عهده دار واجبات افراد غایب است.» شهید ثانی (زین الدین علی بن احمد عاملی جبعی، فقیه بزرگ قرن دهم ه.ق وفات یافته سال 965 ه.ق) در شرح عبارت فوق می نویسد: «المراد به، الفقیه العدل الامامی الجامع لشرائط الفتوی، لانه نائب الامام ومنصوبه؛[4] منظور محقق حلی از نایب به حق، فقیه عادل دوازده امامی است که دارای همه شرایط فتوا است، زیرا چنین شخصی نایب امام معصوم، و نصب شده از سوی آن امام است.» از این عبارت به روشنی فهمیده می شود که مجتهد جامع الشرایط، در امور مختلف، ازجمله مصرف سهم امام(ع) (که از احکام حکومتی است) ولایت دارد.

نظریه علامه حلی:

جمال الدین، حسن بن یوسف بن مطهر حلی معروف به علامه حلی وفات یافته سال 726 ه.ق که سرآمد متکلمین و فقها و مراجع قرن هشتم بود، و بالغ بر دویست جلد کتاب در رشته های مختلف اسلامی نوشت که هر کدام از آن ها نشانه تبحر او در همه علوم به ویژه فقه وکلام است، مانند تذکره، الفقهاء، ارشاد الاذهان، قواعد الاحکام،مختلف الشیعه و... در کتاب قواعد می نویسد:

«و اما اقامه الحدود فانها الی الامام خاصه، او من یاذن له، و لفقهاءالشیعه فی حال الغیبه ذلک، و للفقهاء الحکم بین الناس مع الامن من الظالمین، و قسمه الزکوات والاخماس؛[5] اما اجرای حدود(احکام جزایی) در عصر حضور، مخصوص امام معصوم(ع) یا کسی است که امام معصوم(ع) به او اذن داده باشد، و در عصر غیبت بافقهای شیعه است، و بر عهده فقها است که در صورت امن از گزندظالمان، بین مردم حکم و قضاوت کنند، و زکات ها و خمس ها رابگیرند و به مصرف برسانند.»

نظریه شهید اول:

محمد بن مکی دمشقی عاملی، معروف به شهید اول صاحب کتاب «لمعه » محقق و فقیه بزرگ شیعه در قرن هشتم، در گذشته سال 786ه.ق در کتاب دروس می نویسد: «والحدود والتعزیرات الی الامام و نایبه ولو عموما، فیجوز فی حال الغیبه للفقیه اقامتهامع المکنه، و یجب علی العامه تقویته، و منع المتغلب علیه مع الامکان و یجب علیه الافتاء مع الامن، و علی العامه المصیر الیه،والترافع فی الاحکام؛[6] اجرای حدود و تعزیرات (احکام حکومتی)بر امام و نایب او گرچه نایب عام او وظیفه واجب است، و درعصر غیبت وظیفه واجب فقیه است که در صورت امکان، به اجرای آن بپردازد. و بر مردم واجب است تا از فقیه جامع الشرایطپشتیبانی کنند، و در صورت امکان از آنان که شایستگی برای اجرای احکام ندارند، جلوگیری نمایند، و نیز بر فقیه واجب است که در صورت امنیت، فتوا دهد، و بر مردم لازم است که در مرافعات و حل اخلاف های خود نزد فقیه جامع شرایط بروند.»

نظریه محقق کرکی:

نورالدین علی بن عبدالعالی عاملی، معروف به محقق کرکی و محقق ثانی، فقیه و مرجع تقلید شیعیان در قرن دهم، در گذشته سال 940ه.ق می نویسد: «فقیهان شیعه اتفاق نظر دارند که فقیه جامع الشرایط که از آن به «مجتهد» تعبیر می شود، از سوی امامان معصوم(ع) در همه اموری که نیابت در آن دخالت دارد، نایب است.

پس دادخواهی در نزد او و اطاعت از حکم او واجب است. وی درصورت لزوم می تواند مال کسی را که ادای حق نمی کند بفروشد. اوبر اموال غایبان، کودکان، سفیهان، ورشکستگان، و بالاخره بر آن چه که برای حاکم منصوب از سوی امام(ع) ثابت است، ولایت دارد،دلیل این مطلب، روایت مورد قبول عمر بن حنظله، و روایات دیگرکه همان محتوا را دارند می باشد.» سپس محقق کرکی می گوید: «اگر کسی از روی انصاف سیره بزرگان علمای شیعه مانند سیدمرتضی، شیخ طوسی، بحرالعلوم، و علامه حلی(ره) را مورد مطالعه قرار دهد درمی یابد که آن ها همین راه را پیموده و برپاداشته اند و به آن معتقد بوده اند.»[7]

نظریه شهید ثانی:

زین الدین علی بن احمد عاملی، معروف به شهید ثانی، در کتاب مسالک الافهام پس از ذکر این که فقها می توانند به اجرای حدود وحکم و قضاوت بین افراد بپردازند می نویسد: «هذا القول مذهب الشیخین و جماعه من الاصحاب؛ این نظریه، دیدگاه شیخ مفید(متوفی 413 ه.ق) و شیخ طوسی (متوفی 460 ه.ق) و گروهی ازفقهای شیعه است.» سپس می نویسد: «روایت مورد قبول عمر بن حنظله[8] این مطلب را تایید می کند، زیرا اجرای حدود، بخشی از حکم و قضاوت به شمار می آید، به علاوه مصلحت نظام آن رااقتضا می کند و این لطفی از جانب خدا است که موجب جلوگیری ازمفاسد و گمراهی ها می گردد، بنابراین این دیدگاه، قول قوی ومورد تایید است.»[9]

نظریه محقق اردبیلی و حاج آقا رضا همدانی:

مولا احمد بن محمد اردبیلی مشهور به محقق اردبیلی، که در بین مردم به مقدس اردبیلی معروف است از مجتهدین و اعاظم دانشمندان قرن دهم، وفات یافته سال 993 ه.ق، در مساله استحباب دادن زکات به فقیه، در ضمن گفتاری می نویسد: «انه خلیفه الامام،فکان الواصل الیه، واصل الیه علیه السلام؛ فقیه جامع شرایط،خلیفه و جانشین امام معصوم است، پس رساندن مال به دست فقیه،همانند رساندن آن به دست شخص امام معصوم(ع) است.»[10] فقیه معروف حاج آقا رضا همدانی (وفات یافته سال 1322 ه.ق) نیزهیمن مطلب را فرموده است.[11]

نظریه صاحب مفتاح الکرامه:

فقیه بزرگ، آیت سترگ جواد بن محمد حسینی عاملی صاحب کتاب فقهی استدلالی مفتاح الکرامه که از کتب معتبر فقهی است در کتاب القضاء این کتاب چنین می نویسد: «فقیه از طرف صاحب امر(عج) منصوب و گمارده شده است، و بر این مطلب عقل و اجماع و اخبار دلالت می کنند: اما عقل؛ اگر فقیه چنین اجازه و نیابتی از سوی امام زمان(عج) نداشته باشد، امربر مردم مشکل می شود، و آن ها در تنگنا قرار می گیرند، و نظام زندگی از هم می گسلد. اما اجماع (اتفاق نظر فقهاء) پس از تحقق آن همان گونه که اعتراف شده می توانیم ادعا کنیم که در این امر، علمای شیعه اتفاق نظر دارند، و اتفاق آنان حجت است. امااخبار، دلالت آن ها بر مطلب، کافی و رسا است، از جمله روایت شیخ صدوق (توقیع مبارک که قبلا ذکر شده که امام عصر(عج) به اسحاق بن یعقوب نوشت، در حوادث پدید آمده، به راویان حدیث ما رجوع کنید، زیرا آنان حجت بر شمایند و من حجت خدا هستم) بر این مطلب دلالت دارد.[12]

نظریه ملا احمد نراقی:

فقیه عارف، ملااحمد نراقی کاشانی وفات یافته سال 1245، فرزند ملا مهدی نراقی(ره) است، که از فقهای نامدار قرن سیزدهم است و کتاب های:

مستند الشیعه، عوائد الایام در فقه، و مفتاح الاحکام در اصول، ازتالیفات او است، این عالم بزرگ در کتاب عوائدالایام [13]چنین می نویسد:

«فقیه عادل بر دو امر ولایت دارد:

1- بر آن چه پیامبر(ص) و امام معصوم(ع) که سلاطین مردم و دژهای استوار اسلام هستند ولایت دارند، فقیه عادل نیز آن ولایت رادارد، جز مواردی که به وسیله دلیل از اجماع و روایات و...

خارج شده است.

2- هر کاری که با دین و دنیا رابطه دارد، و ناچار باید انجام شود یا عقلا و یا عادتا از جهت این که امور معاد و معاش فردی وگروهی به آن بستگی دارد، و نظم دین و دنیا وابسته به آن است،یا شرعا از این جهت که به آن امر شده، یا فقها به آن اجماع نموده اند و به اقتضای حدیث نفی ضرر و نفی عسر و حرج یا نفی فساد بر مسلمانی یا به دلیل دیگر واجب شده، و یا شارع به انجام یا ترک آن اجازه داده، و بر عهده شخص معین یا غیر معین نهاده نشده، و می دانیم که شارع اجازه داده که باید انجام گیرد، یا اجازه انجام آن داده شده، ولی اجرای آن به شخص معینی واگذار نشده در همه این موارد باید فقیه عهده دار آن گردد. سپس مرحوم نراقی برای هر کدام از این دو امر به ذکر دلیل پرداخته است.»[14]

نظریه کاشف الغطا:

فقیه نامی علامه شیخ محمد حسین کاشف الغطا (وفات یافته سال 1373ه.ق) پیرامون ولایت عامه فقیه جامع الشرایط می نویسد: «ان له الولایه علی الشئون العامه و مایحتاج الیه نظام الهیئه الاجتماعیه؛ همانا فقیه جامع الشرایط بر همه شوون عمومی ونیازهای اجتماعی مردم، ولایت دارد.» سپس می نویسد: «و بالجمله فالعقل والنقل یدلان علی ولایه الفقیه الجامع علی هذه الشوون،فانها للامام المعصوم اولا، ثم للفقیه المجتهد ثانیا المجعوله بقوله(ع): و هو حجتی علیکم و انا حجه الله علیکم[15] کوتاه سخن آن که عقل و نقل بر مشروعیت ولایت فقیه جامع الشرایط، براین شوون اجتماعی دلالت دارند، این ولایت نخست از آن امام معصوم(ع) است سپس برای فقیه مجتهد با جعل امام معصوم(ع) باقول خود: «فقیه حجت من بر شما است و من حجت خدا بر شماهستم » برقرار می باشد.»

نظریه استاد اعظم، صاحب جواهر:

مرجع بزرگ آیه الله العظمی شیخ محمد حسن نجفی صاحب کتاب ارزشمند جواهر الکلام (یک دوره مفصل فقه استدلالی) وفات یافته سال 1266 ه.ق از فقهای بزرگی است که مساله ولایت فقیه را به طور مطلق و عام مطرح کرده، و با استدلال های قوی آن را ثابت نموده است (چنان که قبلا ذکر شد) این فقیه بزرگ پس از ذکرمطالبی پیرامون گستردگی حوزه اختیارات ولایت فقیه، می نویسد:

«و بالجمله فالمساله من الواضحات التی لاتحتاج الی ادله؛کوتاه سخن آن که؛ مساله ولایت فقیه و حوزه گسترده اختیار او ازامور روشنی است که نیازی به دلایل ندارد.»[16]

و از گفتارمختلف او در موارد گوناگون کتاب های فقه فهمیده می شود که گستردگی اختیارات ولی فقیه، از دیدگاه ایشان از امور قطعی وواضح بوده است.

نظریه استاد اعظم شیخ انصاری:

استاد اعظم مرجع بزرگ شیخ مرتضی انصاری صاحب مکاسب و رسائل،وفات یافته سال 1281ه.ق در کتاب مکاسب در بحث بیع، پیرامون ولایت فقیه بحث کرده و چنین نتیجه می گیرد: «ان المستفاد من مقبوله عمر بن حنظله کونه کسائر الحکام المنصوبه فی زمان النبی والصحابه فی الزام الناس بارجاع الامور المذکوره الیه،والانتهاء فیها الی نظره، بل المتبادر عرفا من نصب السلطان حاکما وجوب الرجوع فی الامور العامه المطلوبه للسلطان الیه؛همانا آن چه از روایت مورد قبول عمر بن حنظله استفاده می شوداین است که فقیه جامع شرایط مانند سایر حاکمانی است که در عصررسول خدا(ص) و صحابه منصوب می شدند، و مردم ملزم بودند که درشوون مذکور به او مراجعه کنند، و سرانجام، نظر او را بپذیرند،بلکه آن چه در عرف به ذهن ها پیشی می گیرد این است که هرگاه کسی را به عنوان سلطان حاکم نصب کردند، بر مردم واجب است در همه امور مطلوب و مورد نظر سلطان، به او رجوع کنند.»[17]

گرچه شیخ انصاری در کتاب مکاسب، اختیارات فقیه را همانند امام معصوم(ع) به طور قاطع نپذیرفته، ولی در کتاب قضاء همان رای صاحب جواهر (گستردگی اختیارات فقیه) را می پذیرد، به گفته آیه الله جوادی آملی «تحولی که صاحب کتاب جواهرالکلام در شیخ انصاری قدس سره ایجاد کرد، باعث شد که مرحوم شیخ انصاری ولایت فقیهی را در کتاب مکاسب تدوین کرد، با مطالبی که در کتاب قضا تدوین نمود، خیلی فرق کند.»[18]

پس از شیخ انصاری قدس سره نیز علما و مراجع دیگری مانند آیه الله العظمی حاج میرزا حسین نائینی وفات یافته سال 1355 ه.ق چنان که در کتاب منیه الطالب (ج 1، ص 327) آمده، و آیه الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی، وفات یافته سال 1380ه.ق (که قبلا ذکر شد) و حکیم فرزانه علامه سید محمد حسین طباطبایی[19] و علامه میرزاابوالحسن شعرانی[20] و... از مشروعیت ولایت فقیه و لزوم اطاعت از آن سخن به میان آورده اند، بنابراین اولا بحث ولایت فقیه تازگی ندارد، و ثانیا انحصار به فتوای حضرت امام خمینی قدس سره نیست.

و به طور کلی از بررسی گفتار و عملکرد فقهای بزرگ شیعه در قرن های مختلف به دست می آید که بسیاری از آن ها به ولایت فقیه به عنوان سرپرستی امت و رتق و فتق امور، اعتقاد داشتندمانند: خواجه نصیر طوسی و محقق حلی در قرن هفتم، علامه حلی، فخرالمحققین و شهید اول در قرن هشتم، فاضل مقداد و احمدبن فهدحلی اسدی در قرن نهم، محقق اردبیلی، محقق ثانی و شهید ثانی درقرن دهم، که بررسی هر کدام از آن ها به طور مبسوط از حوصله این مقاله خارج است. قابل ذکر است که عالم بزرگ سید مرتضی علم الهدی (وفات یافته سال 436ه.ق) که از شاگردان برجسته شیخ مفید (ره) و در عصر خود از مراجع بزرگ تقلید بود، مدت سی سال امیر حاج و حرمین، نقیب الاشراف و قاضی القضات، مرجع تظلمات وشکایات مردم بوده است.[21] قبول این مناصب از جانب او بیان گرآن است که او به ولایت فقیه به نیابت از امام عصر(عج) اعتقادداشته است.

جمع بندی:

نتیجه این که:
مساله ولایت فقیه و حکومت دینی در پرتو حاکم صالح که در وجود فقیه جامع الشرایط متبلور است، اندیشه و طرح جدید نیست، بلکه از متن قرآن و گفتار پیامبر(ص) و امامان(ع) نشاءت و الهام گرفته و به عصر امامان معصوم(ع) باز می گردد،نهایت این که انزوا و در تنگنا قرار گرفتن شیعیان در برابرفشارهای شدید خلفای جور و حاکمان ستم گر موجب شد که این اندیشه مترقی و بالنده، به صورت مساله جنبی و کمرنگ در کتاب ها مطرح گردد، و گه گاهی در جامعه جلوه نماید، و بحمدالله مجاهدات قهرمانانه و مخلصانه امام خمینی قدس سره و یارانش باعث شدکه مساله ولایت فقیه در عرصه ها ظهور یابد و از انزوا خارج شود، و برکات مشعشع و طلایی خود را در این عصر، آشکار نماید.

با این تجزیه و تحلیل روشن می شود که چقدر مضحک و بی شرمانه ودور از انصاف است آن چه را که در تحلیل های غیر منطقی نهضت آزادی آمده، و با نادیده گرفتن آن همه گفتار فقهای بزرگ پیرامون ولایت مطلقه فقیه، آن را، از معتقدات شخصی امام خمینی(ره) دانسته، و نشاءت گرفته از اختلافات درونی هیئت حاکمه جمهوری اسلامی پنداشته اند و گستاخانه گفته اند: «ولایت مطلقه فقیه در عین آن که ریشه در معتقدات دینی شخص آقای خمینی دارد،اعلام آن به صورت مطلقه با حواشی و تبعات مربوطه ناشی از یک اشکال و اختلاف درونی هیئت حاکمه و متولیان خط امامی جمهوری اسلامی بوده که برای خروج از این بن بست های اجتماعی، اعتقادی موجود متوسل به آن شده اند.»[22] زهی بی انصافی و خلاف گویی.

پی نوشت ها:

[1] شیخ مفید، المقنعه، ص 810، و صفحات 522،537،616 و 675.

[2] سلار بن عبدالعزیز، المراسم العلویه، ص 263و 264.

[3] شیخ طوسی، النهایه، ص 301، مطابق نقل آیه الله محمد هادی معرفت، ولایت فقیه، ص 45.

[4] شهید ثانی، مسالک الافهام، ج 1، ص 53، ولایت فقیه تالیف مهدی هادوی، ص 81.

[5] فخر المحققین، ایضاح الفوائد، ج 1،ص 398 و399.

[6] شهید اول، الدروس، ص 165 (باب الحسبه) مطابق نقل ولایت فقیه محمد هادی معرفت، ص 45 و46.

[7] مهدی هادوی، ولایت فقیه، ص 82 به نقل از وسائل المحقق الثانی، رساله صلاه الجمعه، ج 1، ص 142، جواهر الکلام ج 21، ص 397393.

[8] این روایت در اصول کافی، ج 1، ص 67، وسائل الشیعه، ج 18کتاب ابواب صفات القاضی، باب 11 حدیث 1، ذکر شده است.

[9] شهید ثانی، مسالک الافهام، کتاب الحدود.

[10] محقق اردبیلی، مجمع الفائده والبرهان، ج 4، ص 205.

[11] حاج آقا رضا همدانی، مصباح الفقیه، کتاب الخمس، ص 160.

[12] جواد بن محمد حسینی عاملی، مفتاح الکرامه، (کتاب القضاء)ج 10، ص 21، مهدی هادوی، ولایت فقیه، ص 84.

[13] کتاب عوائد الایام، پیرامون فقه استدلالی است، فصل بحث ولایت این کتاب به فارسی ترجمه شده و به نام «حدود ولایت حاکم اسلامی» از طرف وزارت ارشاد، انتشار یافته است.

[14] مولا احمد نراقی، عوائد الایام، ص 187، آیت الله مکارم،انوار الفقاهه، کتاب البیع، ج 1، ص 453.

[15] کاشف الغطاء، الفردوس الاعلی، ص 54، آیت الله مکارم، انوارالفقاهه، کتاب البیع، ج 1، ص 453 و 454.

[16] شیخ محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج 21، ص 397 و 11.

[17] شیخ انصاری، المکاسب، مبحث ولایت الفقیه.

[18] ولایت فقیه و رهبری، ویژه نامه انتخابات خبرگان، شماره 2،ص 65.

[19] شهید مطهری، معنویت تشیع، ص 55،73و76.

[20] در کتاب های خود؛ شرح تبصره علامه حلی و نثر طوبی و...

[21] رجال علامه حلی، ص 95، ریحانه الادب، ج 4، ص 184.

[22] تفصیل و تحلیل ولایت مطلقه فقیه از نشریات نهضت آزادی،ص 133

موافقین ۰ مخالفین ۰
shiamuslem